کتاب نیمه تاریک وجود (the dark side of the light chasers) اثر دبی فورد از جمله آن کتاب هایی است که می تواند ما را با لایه های درونی و پنهان وجودمان آشنا کند. در این مقاله قصد داریم به نقد کتاب نیمه تاریک وجود بپردازیم و سعی کنیم با استفاده از این کتاب به سطح رضایت بیشتری از خود در زندگی برسیم.
موضوع کتاب نیمه تاریک وجود دست یافتن به جنبه های پنهانی وجود خود است که معمولا از آن اطلاعی نداریم. ولی باید بدانیم که این لایه های پنهانی وجود ما همیشه با ماست و از آن به صورت نامحسوس استفاده می کنیم.
عنوان کتاب
|
نیمه تاریک وجود
|
عنوان لاتین کتاب
|
the dark side of the light chasers
|
نویسنده
|
دبی فورد
|
مترجم
|
فرناز فرود / فرشید قهرمانی
|
موضوع
|
رشد فردی و ابراز وجود
|
تعداد صفحات
|
240
|
سایه در واقع آن قسمت از وجودمان است که ویژگی ها و رفتار هایی که مورد پسند خود و دیگران نیست را درون آن فرار می دهیم. برای بیشتر فهمیدن نکات نهفته در این کتاب بهتر است قسمتی از کتاب نیمه تاریک وجود را با هم بخوانیم:
لایه خارجی شما آن چهره ای است که رو به دنیا قرار دارد. سایه ها در وجود ما آن قدر خوب استتار کرده اند که ما اغلب یک چهره به دنیا نشان می دهیم، در حالی که رفتاری کاملا متضاد آن داریم. بعضی از افراد نقاب شوخ طبعی می زنند که غم خود را فراموش کنند و برخی دیگر نیز سعی میکنند خود را عقل کل نشان دهند تا حماقت خود را پنهان کنند. با این جملات کتاب نیمه تاریک وجود، میتوان به خوبی رفتار های متضاد برخی از افراد را درک کرد.
با خواندن این کتاب و پی بردن به لایه های پنهانی وجود خود، متوجه می شویم که بعضی از رفتارهای ما ریشه هایی در وجود ما دارند که مدت ها از آن بی خبر بودیم. مثال دیگر این است که بعضی از افراد به بهانه اینکه من آدم درون گرایی هستم و از تنهایی لذت می برم، از حضور در جمع خودداری می کنند. اما اگر این مساله را ریشه یابی کنیم، ممکن است به این نتیجه برسیم که آن فرد در واقع اعتماد به نفس لازم برای حضور در آن جمع را ندارد! این کمبود اعتماد به نفس ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد. یکی از آن علت ها ممکن است این باشد که آن فرد احساس می کند کسی در آن جمع به او توجه نمی کند و یا حضور او در آن جمع برای بقیه خوشایند نیست. علت دیگر ممکن است این باشد که در آن جمع شخصی با خصوصیاتی وجود دارد که آن فرد همیشه خواستار رسیدن به آن شخص با آن خصوصیات بوده است.
اگر بخواهیم عمیق تر توضیح دهیم، میتوانیم اینطور بگوییم که مثلا آن فرد همیشه دوست داشته است که در جمع همه را بخنداند و به قول معروف جمع را در دست خود بگیرد. ولی به دلیل کمبود اعتماد به نفس هیچگاه موفق به انجام این کار نشده است. از سوی دیگر در آن جمع فردی وجود دارد که دقیقا اینطور است و بنابراین آن فرد به بهانه خجالتی بودن از حضور در آن جمع خودداری میکند.
نویسنده در این کتاب سعی بر این دارد که ما با کشف آن لایه های پنهان وجود خود منشا و عامل رفتار های خود را شناسایی کنیم و به عبارت دیگر حقیقت رفتارهای خود را که سال ها از ما پنهان بوده است را کشف کنیم. همچنین دبی فورد نویسنده این کتاب بر این عقیده است که با شناسایی منشا اصلی این رفتارها یا همان نیمه تاریک وجود، میتوانیم آن مشکلات را به صورت ریشه ای حل کنیم. یکی دیگر از نکات بسیار مهم مطرح شده در این کتاب، این است که دنیای بیرون ما بازتابی از دنیای درونی ماست.
در علم خودشناسی همیشه به این نکته توجه شده است که آنچه که ما در دنیای خود به آن توجه میکنیم یا به آن اعتقاد داریم، در دنیای بیرون برای ما اتفاق میافتد. اگر ما باور داشته باشیم که هیچ گاه به استقلال مالی نمیرسیم، هر چقدر تلاش کنیم این اتفاق رخ نخواهد داد.
هرگاه بر ویژگی های منفی شخصی متمرکز می شویم، به این دلیل است که خودتان آن ویژگی را دارید. این جمله معروف کتاب نیمه تاریک وجود است که به خوبی می تواند جنبه های زیادی از شخصیت ما را آشکار کند. اگر ما مدام در یک جمع از شخصی انتقاد میکنیم که دارای ویژگی حسادت است، این رفتار ما میتواند به این دلیل باشد که ما نیز به دیگران حسادت می کنیم.
این کتاب را میتوان بارها و بارها خواند و هر بار نکات جدید و کاربردی آموخت و در زندگی به کار برد. شاید وقت آن رسیده باشد که نگاهی عمیق به نیمه تاریک وجود خود داشته باشیم و علت اصلی رفتار های خود را شناسایی کنیم.