فلسفه زندگی

 

فلسفه زندگی یا  philosophy of lifeما انسان ها چیست؟ این سوال بسیاری از افراد بوده، هست و خواهد بود. چرا زندگی می کنیم یا هدف از زندگی چیست؟ فلسفه زندگی از دیدگاه فیلسوفان چگونه است؟ از دیدگاه روانشناسان و ادیان چطور؟
انسان همیشه در زندگی خود با سوالات زیادی مواجه بوده است. برخی از این سوال ها در مورد چرایی زندگی بوده است و بعضی دیگر نیز در مورد چگونگی زندگی کردن. در واقع اگر ما بتوانیم به این سوال جواب یا جواب هایی قانع کننده بدهیم که دلیل زندگی کردن ما چه چیزی است، آنگاه بهتر می توانیم زندگی خود را بر اساس آن بنا کنیم. احساس خوشبختی یا عدم خوشبختی ما وابسته به دانستن جواب این سوال است.

شاید مطرح کردن یک مثال بتواند به فهمیدن این موضوع کمک بیشتری کند. دو شخص الف و ب را در نظر بگیرید. این دو شخص هر دو در یک شرکت مشغول به کار هستند و هر کدام ماهیانه بطور مثال سه میلیون تومان حقوق می گیرند و هر دوی آن ها نیز یک مدل ماشین مشابه دارند. این دو نفر با اینکه نسبتا در یک شرایط قرار دارند اما در نوع فلسفه زندگی با یکدیگر تفاوت دارند. شخص الف هدف از زندگی خود را این می داند که مدام بر مقدار پول و دارایی های خود اضافه کند. بنابراین صبح تا شب تلاش می کند که حقوق خود را بتواند بیشتر کند و همچنین یک ماشین بهتر بخرد. در واقع این فرد هیچگاه نمی تواند از دارایی هایی که دارد لذت ببرد، چون همیشه در فکر بهترین ها برای خود است. در واقع اگر این فرد چند سال بعد حقوقش به ماهی 6 میلیون تومان برسد و به جای ماشین فعلی خود یک ماشین بهتر داشته باشد باز هم خوشحال نیست، چون هدف او از زندگی فقط مادیات است و علاقه دارد وضعیت فعلی خود را نیز بهتر کند و این کار او همیشه ادامه خواهد داشت تا زمانی که از دنیا برود!
اما شخص ب اینطور نیست. او خواسته متفاوت تری از زندگی دارد. خواسته او در زندگی این است که شاد باشد و در لحظه زنگی کند. این فرد شاید برای خود هدف نیز داشته باشد، اما این را یاد گرفته است که همزمان که برای به دست آوردن دارایی های جدید تلاش می کند، از امکاناتی که در حال حاضر نیز دارد لذت ببرد. بنابراین او به خواسته خود که شاد بودن است، می رسد. با این مثال متوجه شدید که دو فرد با اینکه دارای شرایط یکسانی بودند، اما کیفیت زندگی آن ها با یکدیگر متفاوت است. شخص الف چرای زندگی خود که پول زیاد بود را انتخاب کرد و چگونگی زندگی خود را نیز بر اساس آن بنا کرد. شخص ب چرای زندگی خو را شاد بودن انتخاب کرد و به این طریق چگونگی زندگی او نیز بر این اساس طرح ریزی شد.
فلسفه زندگی شما چیست؟
بسیاری از افراد در هنگام جواب دادن به این سوال به کلی گیج می شوند و دنبال راهی می گردند که از پاسخ دادن به این سوال طفره بروند، چون هیچگاه نخواستند کمی به این موضوع فکر کنند. فلسفه زندگی را از دیدگاه های مختلف بررسی کرده اند. به عنوان مثال ادیان بر این باورند که هدف از زندگی این است که انسان ها با یک زندگی خوب در این دنیا، آخرت خود را بهتر بسازند. برخی هدف زندگی را پرورش روح دانسته و اینکه دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند. برخی صرفا زندگی را در جهت کسب لذت دانسته، برخی دیگر نیز جواب به این سوال را پوچ می دانند.
در این راه می توان کار های مختلفی انجام داد. خواندن کتاب فلسفه زندگی، شنیدن صحبت های افراد بزرگ در جهان، خواندن زندگینامه افراد بزرگ و البته سفر کردن می تواند دید شما را در این مورد بازتر کند.
زندگی خود یک مسیر است که باید از آن لذت ببریم. برخی زندگی را مقصد می دانند، به همین دلیل این خیال باطل که در آن جاودانه خواهند بود باعث می شود که بیشتر به جنبه های مادی تمرکز کرده و این خود باعث می شود که نتوانند به خوبی از این مسیر لذت ببرند. ما همگی به دنبال یک گمشده هستیم که بتواند به زندگیمان معنا بدهد و برای رسیدن به این معنا ما همگی باید برای رسیدن به جواب یک سوال تلاش کنیم و آن سوال این است: فلسفه زندگی من چیست؟