در ابتدا بگذارید چند سوال از شما بپرسم.
1- آیا در سال 1400 هدف داشتید؟
2- آیا به هدفتان رسیدید؟ یا تا انتهای سال به آنها میرسید؟
3- دلیل رسیدن به آن هدفتان چه بوده است؟
یکی از نکات خیلی مهم این است که شما باید نقاط قوت خودتان را بدانید و دلیل رسیدن به هدفتان را نیز بشناسید.
برای شناخت نقاط قوت شما باید آنها را یادداشت کنید، چون اگر فقط نقاط ضعف را یادداشت کنید در نوبت دوم نقاط قوتتان از بین میرود. بخاطر داشته باشید که باید تمام نکات مثبت خود را دقیق یادداشت کنید تا از یادتان نرود.
موانع شما در مسیر هدفتان چه بوده است؟ شما برای حل موانع باید در ابتدای مسیر آنها را شناسایی کنید و برای آنها راه حل مناسب را اتخاذ کنید. میتوان گفت این به نحوی همان مدیریت بحران قبل از وقوع بحران است. چیزی که باید بدانید این است که ترس، بزرگترین مانع برای رسیدن به هدف است.
در اینجا دو سوال از خودتان بپرسید.
1-سه کاری که در برگشت به ابتدای سال 1400 انجام میدادید چه بود؟
چیزیکه مهم است این است که برای تعیین هدف و هدفگذاری باید هدفمان را مداوم دقیق و دقیقتر کنیم. مثلا تصمیم گرفتید ورزش کنید. بسیار خب، برای خودتان مشخص کنید چه ورزشی، در چه زمان هایی، در کدام باشگاه و زیر نظر کدام مربی و..... دقیق بودن در هدفگذاری بسیار مهم است چرا که سبب میشود شما دقیقتر در مورد هدف خودتان فکر کنید و زودتر به نتیجه مطلوب برسید.
2- سه کاری که در برگشت به ابتدای سال1400 انجام نمیدادید چه بود؟
حال به شروع وبینار بپردازیم.
چطور بیشترین بهره را از این وبینار ببریم؟
در پرورش شیر و ببر از چهار پایه استفاده میشود. حال چرا چهارپایه؟ چون شیر میخواهد روی هر 4 پایه تمرکز کند، تمرکز خودش را از دست میدهد و توان ضربه زدن به پرورش دهنده خود را ندارد و قدرت خود را از دست میدهد. شما نیز برای رسیدن به هدفتان باید روی یکی از ایدههایتان تمرکز کنید و بر روی آن کار کنید تا قدرت و تمرکز شما فقط بر روی همان یک ایده باشد. شما باید یک ایده را انتخاب کنید و به سرانجام برسانید و بعد از آن به سراغ ایده های بعدی بروید.
دقیق ثبت کنید در هر حوزه از زندگی چه میخواهید؟ تجربیات خودتان را هر روز (حداقل یک خط) بنویسید.
شما باید یک دفتر داشته باشید و در آن ایدهها و تجربیات روزانه خود را ثبت کنید. این مطالب در انتهای سال بسیار کمک کننده خواهد بود. این به شما کمک خواهد کرد بهتر و بهتر برنامه ریزی کنید، بهتر هدفگذاری کنید و بهتر عمل کنید.
هدف چیست؟
خواسته هایی که با رفتار و افکار فعلی به آن نمیرسیم و برای رسیدن به آن نیاز به برنامه و رفتار متفاوتی داریم.
اگر ما چیزی را برای خودمان مشخص میکنیم که با کار و عمل فعلی به آن میرسیم هدف نیست این یک کار روزمره است. بنابراین هدف باید شما را به چالش بکشد و برای آن باید برنامه منظم داشته باشید. حتما باید یک برنامه منظم و رفتار متفاوت داشته باشید.
چرا هدفگذاری مهم است؟
1- چون براساس خواستههای خودمان بتوانیم زندگی کنیم نه براساس خواسته پدر و مادر و اطرافیان.
2- احتمال
موفقیت را بیشتر میکند (دکتر گیل متیوز استاد دانشگاه کالیفرونیا: نتیجه تحقیقات نشان داده وقتی اهدافتان را مینویسید، 42% بیشتر احتمال دارد به آنها دست پیدا کنید).
3- سلامتی و شادابی جسمی (مارتین فیلیک من تحقیقاتی انجام داد و نتیجه گرفت افرادی که هدف دارند از نظر جسمانی هم سلامت هستند).
4- زندگی متمرکزتر (RAS). زمانی که شما خواستههای خود را مینویسید تمرکز بیشتری دارید. ما بخشی در مغز خودمان با اسم RAS داریم. این بخش کمک میکند که شما متمرکزتر شوید.
اگر هدفگذاری به این میزان مهم است چرا بیش از 90 % افراد هدف ندارند؟
1- بلد نیستند
2- ترس از شکست و نرسیدن دارند
3- شرایط در کنترل ما نیست (مثلا میگویند اینجا ایران است و امکانات نیست).
4- هدفگذاری اشتباه و ناامیدی (بخاطر شکستهای قبلی در اهداف و ناامیدی در انجام آن).
- هدف
قبلا گفتیم هدف یعنی خواستههایی که با رفتار و افکار فعلی به آن نمیرسیم و برای رسیدن به آن نیاز به برنامه و رفتار متفاوتی داریم.
- چشم انداز
هدفی که مدت زمان طولانی را برای رسیدن لازم دارد. مثلا اهداف 5 ساله یا حتی 10 ساله اهداف بلند مدت یا همان چشم انداز است. در این مورد باید بدانیم هر چه ما برای خودمان اهداف را واضحتر بیان کنیم امکان رسیدن ما به آنها بیشتر است.
- ماموریت یا رسالت
رسالت عموما شخصی است و ماموریت هم همان است اما در شرکتها استفاده میشود. رسالت چیست؟ خدمتی که شخص قرار است به دیگران ارائه کند رسالت یا ماموریت آن فرد است. در مجوعه نقطه عطف رسالت یا همان ماموریت کمک به انسانها برای ساختن یک زندگی شاد و معنا دار است.
- ارزش
ارزش یعنی شخصیت فردی هر فرد که آن را دارا است.
مراحل هدفگذاری برای سال 1401
الف- مشخص نمودن اهداف
در ابتدا باید ببینید منشاء اهداف شما از کجا است و چه چیزی سبب خواستن آن است. این امر گاهی میتواند از رنج هایمان باشد که برای نجات از رنجهایمان هدفی را انتخاب میکنیم.
ب- اولویت بندی اهداف
ج- عیار سنجی اهداف
بهترین راه برای رسیدن به موارد بالا داشتن بارش فکری است. بارش فکری به چه معنا است؟ بارش فکری یکسری آیتمها را دارد که در زیر عنوان میشود:
• یک فضای آرام با تمرکز کامل
وقتی صحبت از تمرکز میشود باید هر موردی که سبب حواس پرتی شما میشود حذف شود.
• زمان سنج
داشتن یک ساعت یا یک کورنومتر برای زمان بندی اهداف.
• دفترچه و خودکار
نوشتن دقیق چرایی این بارش فکری. چه چیزی یا چه هدفی باعث انجام بارش فکری شده است.
• تعیین حوزه
• نوشتن خواسته بدون محدودیت
شما باید هر هدفی که به ذهنتان میرسد را بنویسید بدون آن که آنها را قضاوت کنید و به آن ها درجه اهمیت بدهید.
• تعداد مهم است
هر چه اهداف بیشتر باشد بهتر است.
6 سوال برای شفاف سازی چشم انداز و رسالت
1- نوروز 1410 هجری شمسی
اگر اکنون شما در زمان 10 سال بعد باشید و به 10 سال گذشته نگاه کنید به کدام کارهایتان افتخار میکنید؟ این کار باعث شفافیت اهداف میشود.
2- اگر غول چرا جادو داشتید و بتواند 5 مورد از خواسته های شما را اجابت کند چه خواسته ای داشتید؟
اگر شما بلافاصله 5 خواسته خودتان را بنویسید شما شفافیت در اهدافتان را دارید.
3- بهترین وضعیت مالی و اقتصادی
اگر به اندازه کافی پول داشتید و نیاز مالی نداشتید چه کارهایی انجام میدادید و چه کارهایی انجام نمیدادید؟
4- جشن تولد 70 سالگی
اگر در این سن برای شما جشن تولد مفصلی گرفتند و در آن تولد 5 نفر میتوانستند از شما و عملکردتان تعریف کنند شما کدام اشخاص را انتخاب میکردید؟ و این افراد در مورد چه دستاوردی از شما صحبت میکردند؟ اگر به این 2 سوال جواب دادید یعنی شما اهداف خودتان را دارید که برای شما مهم است و 5 نفر را دارید که در زندگی شما بسیار مهم و تاثیر گذار هستند.
5- شش ماه فرصت زندگی
چه کارهایی انجام میدادید و چه کارهایی انجام نمیدادید؟
6- اگر چوب جادویی داشتید. 5 خواسته شما از این چوب چیست؟
جواب به این سوالات کمک میکند تا شما متوجه شفاقیت در اهداف و رسالت خود شوید.
• بارش فکر را چگونه انجام دهیم؟
ما باید مدت زمان معینی را برای یکی از حوزههای زندگی خود تعریف کنیم. مثلا 15 دقیقه زمان برای سبک زندگی، که قرار است چگونه باشد؟
اما خود سبک زندگی برای خیلی از افراد ناشناخته است. خیلی از افراد از خود میپرسند سبک زندگی چیست؟
سبک زندگی یعنی نحوه زندگی که شامل ساعت خواب و بیداری، نوع فعالیتهای روزانه، کارهای مورد علاقه فرد و.... است.
• تمرین بارش فکری در حوزه سبک زندگی
1- از چه سرگرمیهایی بیشتر لذت میبرید؟
2- چه سفرهایی را دوست دارید در سال 1400 تجربه کنید؟
3- چه کارهایی در مورد منزل و ماشینتان قرار است انجام دهید؟
4- برای بالا بردن کیفیت زندگی خودتان چه کارهایی را میخواهید انجام دهید؟
5- چه ماجراجویی هایی را میخواهید انجام دهید؟
هر دفعه ای که قصد انجام بارش فکری دارید، باید در حوزه مشخصی این کار را انجام دهید و هر چیزی که به ذهنتان میرسد را بنویسید. به یاد داشته باشید که در بارش فکری تعداد مهم است. پس هر چیزی که به ذهنتان میآید را بنویسید.
در گام بعدی شما باید دسته بندی کنید. مثلا شخصی در حوزه خانواده مواردی را نوشته است که شاید به حوزه کاری آن شخص هم مرتبط باشد، پس این موارد را باید با هم بنویسد.
آیا هدفگذاری یعنی کار و کار و کار؟
اصلا اینگونه نیست. ما میتوانیم در کنار کار برای رسیدن به هدفمان، لذت هم ببریم. خیلی از ما هدفگذاری کردیم و به آن رسیدیم و لذت بردیم. اما اگر به آن نرسیدم چگونه میشود؟ در انتها این را به شما خواهم گفت. اما برای لذت بردن از اهدافتان میتوانید به سفر بروید و در سفر به اهدافتان هم بپردازید و روی آنها کار کنید. هنگامی که شما در سفر برای پیشرفت و رسیدن به هدفهای خود تلاش میکنید بسیار برای شما شیرین خواهد بود و از آن لذت میبردید.
• اولویت بندی اهداف
ابتدا دسته بندی کنید (هدف اصلی+ زیر هدف)
اهدافی که در یک راستا است را در یک دسته بگذارید. مثلا فردی دوست دارد در زمینه آموزش رشد کند. ابتدا باید برای خودش تعریف کند در کدام مهارتها میخواهد رشد کند. این شخص باید برای خودش مشخص کند که چه مدت زمانی میخواهد بگذارد برای تولید محتوا، مطالعه، نوشتن و....
حال به سراغ اولویت بندی میرویم. روش های متفاوتی داریم. یکی از این روشها کاربردیتر است اما مخصوص کمپانیها است و برای افراد کمتر استفاده میشود و آن روش آیزنهاور است که بسیار روش سختی است.
اما اولویت بندی به چه طریقی انجام میشود؟ فکر کنید 10 کار را نوشتید. شما از بین آنها یکی را باید انتخاب کنید چراکه اولویت بندی کارها بسیار مهم است. برای اینکار ابتدا از بین 10 کار، 5 کاری را که کمتر دوست دارید، حذف میکنید و بعد در بین 5 مورد بعدی دوباره 2 مورد را حذف میکنید و بین 3 مورد باقی مانده یکی را انتخاب میکنید.
آن کار انتخاب شده اولویت اول شما خواهد بود که به این معنا است که من حاضرم همه کارها را فدای اولویت اول خود کنم. اگر بتوانید اولویت اول خود را پیدا کنید شما میتوانید اولویت دوم خود را هم انتخاب کنید. اما ممکن است از خودتان سوال کنید که آیا به اولویتهای بعدی خود هم میرسید؟ باید بگویم اگر شما اولویت اولتان را انجام دادید حتما وقت بگذارید روی اهداف بعدی خودتان تا آنها را هم انجام دهید. این حرف من به این معنا نیست که شما به همه اولویت های خود میرسید. ممکن است اولویت های آخر شما بماند و وقت برای انجام آن نداشته باشید. برای ما مهم است شما به اولویت های مهم و ابتدایی خود برسید. خیلی از اساتید تاکید میکنند 3 هدف داشته باشید و آن را اولویت بندی کنید و در کنار آن به امور روزانه خود نیز رسیدگی کنید. شما باید برای دچار نشدن به سندروم شیر، اولویت بندی کنید و بر روی اولویت اول خود متمرکز باشید.
• عیار سنجی
استفان کاوی میگوید : همه مردم در حال بالا رفتن از نردبان موفقیت هستند، ولی خیلی از آنها وقتی به بالای نردبان موفقیت میرسند، میگویند: خب که چه؟
ما نباید هدفی را انتخاب کنیم که در انتها به خودمان بگویم که چه؟ برای نرسیدن به این مرحله شما باید اهدافتان را عیارسنجی کنید.
روشهای عیار سنجی
Smart کلمه انگیسی است که به معنای هوشمند است. بعضی از افراد میگویند به معنای هدفگذاری است. اما در واقع روش هدفگذاری نیست. Smart یعنی مشخصات یک هدف خوب.
اما مشخصات یک هدف خوب عبارتند از:
Specific=شفاف و مشخص
Measurable=قابل اندازه گیری
Achievabl=دست یافتنی
Relevant=مرتبط
Time based=زمان بندی شده
• Specific=شفاف و مشخص
شفاف یعنی چه؟ یعنی هنگامی که هدفتان را مشخص کردید بتوانید به سوالات زیر جواب دهید.
1- قرار است به چه کسی تبدیل شوید؟
2- دقیق بدانید چه چیزی را از این هدف میخواهید؟
3- برای به دست آوردنش چه چیزی را از دست میدهید؟
4- میتوانید یک برد تصویری برای آن تهیه کنید؟
شما برای شفافیت در هدفتان به تک تک این سوالات باید جواب بدهید.
• Measurable=قابل اندازه گیری
قبلا گفته بودم که تنها اموری قابل مدیریت است که قابل اندازگیری باشد. حال آیا هدف خودتان را قابل اندازگیری کردهاید؟
شما باید بدانید که کارهایی را میتوان مدیریت کرد که قابل اندازگیری باشد. همه ما میتوانیم تمامی اهدافمان را با روشهایی که وجود دارد، قابل اندازه گیری کنیم.
• Achievabl=دست یافتنی
- در مورد هدفتان تردید داشته باشید.
- هدفتان باید چالشی باشد تا مجبور باشید از ناحیه راحتی خود خارج شوید.
- باعث میشود مغز بیشتر درگیر شود.
این مورد یعنی هدفتان منطقی باشد. هدف یعنی خواسته ما که با رفتار و افکار فعلی ما به آن نمیرسیم و برای آن باید تلاش مضاعف بکنیم.
آیا تردید دارید؟ نترسید این هدف درست است. اما شما باید بدانید که هدفتان نباید به حدی منطقی باشد که تمام مسیر برای شما روشن باشد و هیچ چالشی در مسیر رسیدن به آن وجود نداشته باشد. دست یافتنی به این معنا نیست که نه خیلی برای شما راحت باشد، بطوریکه در مسیر رسیدن به آن هیچ چالشی نداشته نباشید و نه حتی خیلی سخت که ناامید شوید.
زمانی که هدف شما چالشی باشد مغز شما هم بیشتر درگیر میشود. چالشی بودن به ما کمک میکند، اما باید به اندازه باشد. چالشها برای هر فرد و در هر کاری متفاوت است.
• Relevant=مرتبط
- اگر مطابق ارزشهای شما باشد. (یعنی با خواستهها و اهداف ما مرتبط باشد)
- شور و اشتیاق دارید. (آیا واقعا شور و اشیاق برای رسیدن به آن دارید؟)
- الهام بخش است. (آیا برای شما الهام بخش است و میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید؟)
اگر مطابق ارزشهای شخصی شما باشد و شما اشتیاق بسیار برای رسیدن به هدفتان داشته باشید، نگران نباشید.
• Time based=زمان بندی شده
- پایان سال 1401
- نیمه سال
- پایان فصل اول
- پایان فروردین ماه
- امروز چه کاری میخواهید برایش انجام بدهید؟
یک هدف را شما انتخاب میکنید و به خودتان میگویید من تا آخر سال به آن میرسم. شما باید اول آن را کوچک کنید و آن را به اصطلاح برای خودتان لقمه لقمه کنید. مثلا برای خودتان هدفی را تا پایان سال 1401 مشخص میکنید. باید ابتدا از خودتان سوال کنید، تا پایان سال برای آن چه میکنم؟ تا نیمه سال چه میکنم؟ در پایان فصل برای آن چه کاری خواهم کرد؟ حتی باید بگویید برای آن هدف در هر روز چه کاری میکنم؟
آقای جان سی مک ول گفته است: حتی روز تعطیل هم یک گام برای هدفتان بردارید. حتی در مسافرت هم یک قدم برای هدفتان بردارید.
آقای برایان تریسی درخصوص پیش بینی آینده گفته است: بهترین راه پیش بینی آینده، ساختن آن است.
ما از الان باید سال پیش روی خود را بسازیم و برای آن برنامه ریزی و هدف مشخص داشته باشیم.
• بنویس تا اتفاق بیفتد
- نوشتن هدف در یک برگه بطور دقیق و شفاف با زمان بندی مشخص
- نوشتن برنامه اجرایی آن در برگه A4
- مطالعه روزانه (هر روز صبح)، برگه برنامه اجرایی
- سه دلیل این کار: تمرکز، تمرکز، تمرکز
شما باید بالاترین هدف خودتان را بنویسید و بعد به طور شفاف برای خودتان بیان کنید چه کارهایی برای رسیدن به آن انجام میدهید و تا چه زمانی باید به آن برسید؟ همه اینها را در یک برگه یادداشت کنید و هر روز آنها را تا آخر سال بخوانید تا دقیقا روی هدفتان متمرکز شوید.
چرایی هدفتان را بنویسید که چرا این هدف را انتخاب کردید و این هدف چه تاثیری در پیشرفت و زندگی من دارد؟
اگر به اهداف خود نرسیدیم چه؟
وقتی هدفی ارزشمند مشخص کنید، مهم رسیدن نیست، مهم این است که در مسیر بودید و به یک انسان توانمندتر تبدیل شدید. شما باید همیشه به یاد داشته باشید که رسیدن به هدف خود یک مرحله از مسیر است و پایان مسیر نیست.
شما وقتی در مسیر اهدافتان باشید قوی و قویتر میشوید و با نرسیدن به هدف خود چیزی را از دست نخواهید داد، بلکه شما الان فردی دیگر هستید با تجربیات بسیار بیشتر که شما را کاملتر میکند.
چطور انگیزه خودمان را حفظ کنیم؟
ما باید بدانیم انگیزه مانند دوش گرفتن است. ما در هفته سه بار ممکن است دوش بگیریم و شاید بیشتر. انگیزه هم به همین صورت است. ما باید برای داشتن و حفظ انگیزه هر چند وقت یکبار به خودمان انگیزه بدهیم.
- آنتونی رابینز میگوید: اهرم رنجها و لذتها
شما باید در یک صفحه رنجها و در صفحه دیگر لذتها را یادداشت کنید. برای خودتان مشخص کنید در رسیدن به هدفتان چه لذتهایی است و برعکس در نرسیدن به هدف چه رنجهایی در انتظار شما است. این صفحه برای شما مانند اهرم عمل میکند و باعث انگیزه در شما میشود.
- تجربه شخصی خودمان
همه ما تجربیات زیادی داریم و میتوانیم با کمک آنها هدفهای جدید داشته باشیم و برای آن به درستی برنامه ریزی کنیم.
سخن پایانی
اگر میخواهید شکست نخورید و یا ناامید نشوید به شما پیشنهاد میکنم هیچ هدفی نداشته باشید، اما به یاد داشته باشید شما هیچ پیشرفت و دستاوردی در زندگی خودتان نخواهید داشت و شخص خاصی نخواهید شد.