جیم ران : قدرتمندترین مربی تحول فردی

جیم ران (Jim Rohn)، نویسنده، کارآفرین و سخنران انگیزشی موفق که در 17 سپتامبر 1930 در روستایی در آیداهو بدنیا آمد،

به عنوان یکی از موفق ترین افراد جهان شناخته می شود که تاثیر شگفت انگیزی روی افراد مختلف گذاشته و شاید همچنان از طریق نوشته هایش بگذارد. او معتقد بود رشد و توسعه فردی همواره در ناخودآگاه انسان وجود دارد، حتی برای کسانی که از وجود آن بی خبرند، فقط باید آن را بیابید. او که نیز گذشته سخت و در فقر را تجربه کرده بود، عزم راسخ خود را در موفقیت نشان داد و در نهایت هم به آن دست یافت. چیزی حدود 40 سال از عمرش را صرف گسترش ایده های خلاقانه اش کرد و با پیشنهاد های شگفت انگیزی که به دیگران می داد در موفقیت آن ها دخیل می شد. اما علت اصلی مشهور شدن او سخنرانی های فوق العاده ای بود که در مورد موفقیت و هدف گذاری ارائه می داد. این سخنرانی ها حاصل هوش سرشارش بود و او را به یکی از محبوب ترین چهره های فلسفی آمریکا تبدیل کرد. نوشته ها و سخنان او بسیاری را در مسیر رشد و توسعه فردی و همچنین رشد و توسعه کسب و کار قرار داد که یکی از این کتاب های فوق العاده، کتاب " معجزه در درون توست " ایشان است.

ران کالج خود را ترک کرد و پس از آن متوجه شد می تواند بلند پروازی های ذهنش را در دنیای واقعی نیز به کار ببرد و به تمام اهداف و رویاهایش دست یابد.

شاید علت اصلی الهام بخش بودن زندگینامه او، موفقیت پس از شکست بزرگ باشد. او پس از اینکه کسب و کار خود را راه انداخت ورشکست شد و 6 سال طول کشید تا به یک میلیونر موفق تبدیل شود. او با پیدا کردن استعداد درونی اش در داستان سرایی، توانست روی میلیون ها نفر از سراسر جهان تاثیر بگذارد. بسیاری می گویند درست است که ران دیگر بین ما نیست اما نوشته هایش هنوز هم بسیار الهام بخش بوده و مسیر او را پیش می گیرند.
با اینکه ران یک روستایی فقیر بود و در مدارس معمولی آموزش دیده بود و با مهارت های داستان گویی که داشت نیز نتوانسته بود موفقیت چشمگیری را کسب کند و علی رغم اینکه در ابتدا اقدام به فروشندگی در یک فروشگاه زنجیره ای می کرد، اما  همواره معتقد بود درآمد از طریق کسب و کار شخصی بسیار بهتر از حقوق بگیر بودن از دیگری است.

علت اصلی ترک کالج این بود که او باور داشت، آموزش های عرف به او کمکی نخواهند کرد. در سن 25 سالگی که در کسب و کار خود شکست خورده بود، کاملا بی پول و بدهکار شده بود. شاید بتوان گفت نقطه عطف زندگی او دقیقا همینجا بود. او پس از اینکه هیچ برنامه ای برای نجات خود از این بدهکاری ها نداشت، از سوی دوستش به سمینار ارل شوف دعوت شد و پس از این ملاقات سفری 5 ساله در زندگی او آغاز گردید.

در این سفر 5 ساله شوف تمام آنچه را بلد بود به صورت خصوصی به ران آموزش داد.

از رشد فردی و ارجحیت آن نسبت به شغل گرفته تا فلسفه درآمد، تغییر خویشتن و ... . هر دوی آن ها می دانستند تغییر خویشتن مهم ترین آموزه هاست و همین امر سبب شد ران در مسیر

" همواره به فکر رشد و توسعه خودت باش چرا که زندگی مدام در حال تغییر است" قرار بگیرد.

شوف 5 سال آخر عمر خود را صرف تربیت و ساخت فرد بهتری از ران کرد و در سال 49 از دنیا رفت.
 جیم ران پس از کسب دانش کافی از شوف، در سال 60 به بورلی هیلز کالیفرنیا مهاجرت کرد و با داشتن مهارت داستان سرایی اش در یک کافه شروع به تعریف داستان زندگیش کرد. این داستان او با عنوان " پسر مزرعه آیداهو که به بورلی هیلز رسید" در خاطرات ثبت شد و سینه به سینه منتقل شد تا اینکه برای ران دعوتنامه های زیادی از سوی دانشگاه ها و مجامع مختلف برای برگزاری سخنرانی، ارسال شد. در سال 1963 بود که سخنرانی های او، شهرت زیادی را برای او رقم زد و در کشور های مختلف به عنوان سخنران بین المللی حاضر می شد. هر چه بیشتر از محبوبیت و موفقیت او می گذشت، داستان زندگی اش جالب تر می شد و همین راز موفقیت جیم ران بود.

• هیچ اصول بنیادین جدیدی وجود ندارد. حقیقت چیز جدیدی نیست. بلکه پیر و کهنه است
• شما باید به کسانی که می گویند: بیایید عتیقه های دست ساز مرا ببینید شک کنید ؛ چون اگر عتیقه است. تو نمی توانی آن را ساخته باشی.
• وقتی بدانی چه چیزی می خواهی. و به شدت آن را بخواهی. راهی برای رسیدن به آن میابی.
• مهمترین خواسته ی شما از یک شغل. نباید این باشد که چه چیزی به دست می آورم. بلکه باید این باشد که چه چیزی خواهم شد.

او در همه جا می گوید از صفر شروع کرده و سپس به نقطه اوج خود رسیده. با نوشتن حدود 25 کتاب و تهیه تعداد زیادی فایل صوتی در زمینه موفقیت به یکی از الهام بخش ترین افراد تبدیل شد و جوایز بسیاری مثل CPAE و NSA را دریافت کرد. زمانیکه جایزه دوم به او اهدا می شد، 2500 مخاطب در سالن حضور داشتند و هنگامی که از آن ها پرسیده شد " فکر می کنید زندگی کدامتان تحت تاثیر ران تغییر خواهد داشت؟" 1800 نفر ایستاده وی را تشویق کردند.

شاید بد نباشد 10 قانون موفقیت جیم ران شدن را تیتروار بیان کرد. اگر می گوییم تیتروار برای این است که نوشته های او به قدری ارزشمند و قدرتمند هستند، که هیچ تعریفی بهتر از اینکه خودتان آن را بخوانید، وجود ندارد.
1- جیم ران از شکست خود نترسید.
2- پس از شکست سختی های زیادی را متحمل شد که هیچ کدام او را از پا در نیاورد.
3- از کودکی به هدف خود ایمان داشت.
4- هرجا که احساس می کرد تلاش هایش بی فایده است از آن فاصله می گرفت (ترک کالج).
5- استعداد های ذاتی اش را نادیده نگرفت.
6- از آموزه های خود نهایت استفاده را کرد.
7- صبر را سرلوحه زندگی خود قرار داد (زمانیکه ورشکست شد، 5 سال تحت آموزش قرار گرفت که اصلا زمان کمی نیست).
8- یادآوری گذشته اش به او کمک کرد تا فرد بهتری باشد.
9- از یک سخنرانی کوچک به سخنرانی های بزرگ دست یافت پس یک شبه محبوب نشد.
10- با آموزش و تربیت بسیاری از افراد دیگر، سعی کرد زندگی بهتری برای کل بشریت فراهم کند.   

یکی از نگرانی های زندگی جیم ران این بود که بتواند رسالت خود را در انتقال روش های موفقیت به دیگران به اتمام برساند که همین هم شد. وی پس از تربیت بسیاری از افراد موفق از جمله ویکتور هنسن، سانبورن، دارن هاردی، آنتونی رابینز، برایان تریسی و ...، در سن 79 سالگی درگذشت.

کتاب های برگزیده جیم ران :