این اتفاقی است که همواره در هنگام شروع کارها و عادت های جدید برای ما رخ میدهد و به آن «گرفتار شدن در دره ناامیدی» گفته میشود. اما چرا دره ناامیدی؟
همانطور که مشاهده میکنید بر اساس این نمودار، میزان زمان و تلاشی که ما برای شروع یک کار جدید صرف میکنیم با میزان رشد ما در آن زمینه متناسب است. اگرچه انتظار منطقی ما از خودمان این است که این نسبت، مستقیم بوده و سیری صعودی داشته باشد؛ اما در واقعیت اینگونه نیست. در دنیای واقعی چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و زمان و تلاشی که برای رسیدن به یک هدف صرف میکنیم با نسبتی غیر مستقیم و نامنظم به رشد منجر میشود. در زمان های خاصی نیز رشد واقعی ما بسیار کمتر از سطح انتظاراتمان خواهد بود؛ زمان هایی که بسیار ناامید شده و در حقیقت در «دره ناامیدی» گرفتار میشویم. سوالی که در اینجا به وجود میآید این است که چگونه باید بر ناامیدی خود غلبه کنیم؟
پیش از بیان پاسخ این سوال مهم، برای قابل درک شدن آن به ذکر یک مثال میپردازیم. بسیاری از افرادی که در رشته های پزشکی مشغول به تحصیل هستند، دوستانی دارند که پس از اتمام دوره کارشناسی وارد بازار کار شده یا تشکیل خانواده دادهاند. این افراد ممکن است با مشاهده دوستان خود دچار ناامیدی شوند چراکه برای ورود به بازار کار، کسب درآمد و تشکیل خانواده باید مسیر طولانیتری را طی کنند و همین موضوع باعث افت انگیزه و ناامیدی آن ها میشود.
به منظور جلوگیری از این اتفاق 4 تکنیک کاربردی وجود دارد که در ادامه بیان میکنیم:
1. حتما چرایی هدف خود را بدانید.
دانستن دلیل یک هدف به حفظ انرژی و انگیزه برای ادامه مسیر بسیار کمک میکند. بهتر است این دلایل را دوبار در روز، یک بار صبح ها پس از بیدار شدن از خواب و بار دیگر شب ها قبل از خواب به خود یادآوری کنید.
2. در جمع افرادی قرار بگیرید که با شما هم مسیر و هم هدف هستند.
نیازی نیست که همه افراد حاضر در جمع دوستانتان هدفی واحد را دنبال کنند؛ بلکه میتوانند هدف هایی مشابه هدف شما داشته باشند که برای رسیدن به آن تلاش میکنند. البته جمع های آموزشی برای این منظور مناسبتر هستند.
3. از افراد باتجربه کمک بگیرید.
یک نکته بسیار مهم در مسیر دستیابی به اهداف این است که از افراد باتجربه و کسانی که بارها این مسیر را گذراندهاند کمک بگیرید. این افراد که به اصطلاح «منتور» یا مربی نامیده میشوند، انسان هایی مثبت اندیش هستند که مشتاق کمک به دیگران میباشند و با مشورت خواستن از آنان به راهکارهایی فوقالعاده دست خواهید یافت.
اگرچه مشورت گرفتن از بزرگان امری مرسوم در جامعه امروزی است، اما بسیاری از افراد از کسانی مشاوره میگیرند که خودشان آن مسیر را طی نکردهاند و افرادی منفی نگر نیز هستند؛ این امر بسیار کار اشتباهی است و طبیعتا به ضرر شما خواهد بود. همانطور که در دوران تحصیل نیز سوالاتی که در هر درس برای شما پیش میآمد را از دبیر یا استاد همان درس میپرسیدید؛ نه از دبیر یک درس دیگر! پس بسیار مهم است که از شخصی آگاه، باتجربه و مورد اطمینان کمک بگیرید.
4. انتظارات خود را به واقعیت نزدیک کنید.
تا زمانی که از وجود دره ناامیدی بیاطلاع بودید، انتظارات شما منطقی قلمداد میشد اما اکنون باید سطح انتظارات خود را به واقعیت نزدیک کنید. با این کار، میزان تلاش شما کاهش نمییابد بلکه ممکن است برای رسیدن به هدفتان بیشتر تلاش کنید؛ اما در همین حین صبر خود را افزایش میدهید.
نقطه طلایی این نمودار در آخرین قسمت آن نهفته است که به آن نقطه «یک شبه» گفته میشود؛ جایی که اطرافیان بیخبر از تلاش های مداوم شما تصور میکنند که راه صدساله را یک شبه طی کردید و از رسیدن شما به هدفتان متعجب خواهند شد.
همواره اینطور است که دیگران تنها ظاهر ماجرا را میبینند و از تلاش هایی که فرد در پشت صحنه برای رسیدن به موفقیت انجام میدهد بیخبر هستند.